سومشخص مفرد:
hiresوجه وصفی حال:
hiringاستخدامشده، مستخدم، اجیرشده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The newly hired employee quickly adapted to their new role.
کارمند تازهاستخدامشده به سرعت با نقش جدیدش وفق یافت.
The hired manager has implemented several successful strategies.
مدیر استخدامشده استراتژیهای موفق زیادی را اجرا کرده است.
a hired assassin
قاتلی اجیرشده
Farmer and his hired man were eating breakfast.
کشاورز و مستخدمش مشغول خوردن صبحانه بودند.
کلفت (بهویژه در خانههای روستایی و مزارع)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hired» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hired