آیکن بنر

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Hit The Nail On The Head

معنی hit the nail on the head | جمله با hit the nail on the head

idiom

گل گفتی، زدی تو خال (حق مطلب را به درستی ادا کردن) ( وضعیت مشکلی را به‌صورت دقیق شرح دادن)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

You hit the nail on the head - Communication is key to our success.

گل گفتی! ارتباط کلید موفقیت ماست.

It's rare to find someone who can hit the nail on the head like he did during the debate.

به‌ندرت می‌توان کسی را پیدا کرد که در هنگام مناظره بتواند مانند او حق مطلب را ادا کند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

When she explained the problem, she really hit the nail on the head with her analysis.

هنگام توضیح مشکل، او با تحلیل‎‌هایش آن را به‌صورت دقیق تشریح کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد hit the nail on the head

  1. idiom to describe exactly what is causing a situation or problem; be exactly right, hit the target
    Synonyms:
    be accurate be exactly right be spot on be bang on say what is exactly right have it right guess right have it find the answer find the solution

سوال‌های رایج hit the nail on the head

معنی hit the nail on the head به فارسی چی می‌شه؟

عبارت «hit the nail on the head» در زبان فارسی به‌صورت‌های گوناگونی ترجمه می‌شود؛ از جمله «زدی تو خال»، «گل گفتی»، «دقیق گفتی» یا «حق مطلب را به‌درستی ادا کردی».

این اصطلاح از دنیای نجاری و کار با چکش سرچشمه گرفته است. در معنای تحت‌اللفظی، وقتی کسی «میخ را درست بر سرش می‌زند»، کار را با دقت و مهارت انجام داده و ضربه را در نقطه‌ی درست وارد کرده است. اما در معنای استعاری و کاربرد روزمره، این عبارت زمانی به کار می‌رود که فردی حرفی کاملاً درست بزند یا ماهیت یک مشکل را به‌دقت تشخیص دهد. برای مثال، اگر کسی در بحثی علت اصلی یک مشکل را بیان کند، می‌گویند: You really hit the nail on the head. یعنی «دقیق گفتی، کاملاً درست گفتی.»

از نظر کاربردی، این اصطلاح در موقعیت‌های مختلفی مانند مکالمات کاری، مناظرات، یا حتی گفت‌وگوهای دوستانه استفاده می‌شود. در محیط‌های حرفه‌ای، ممکن است مدیری بگوید: Your analysis hit the nail on the head — «تحلیلت کاملاً دقیق بود.» در مکالمات روزمره نیز وقتی کسی خلاصه و درست صحبت می‌کند یا نکته‌ای هوشمندانه می‌گوید، از این عبارت برای تحسین او استفاده می‌شود.

از دید زبانی، «hit the nail on the head» نمونه‌ای عالی از اصطلاحات تصویری (idioms) در انگلیسی است؛ یعنی عبارتی که معنای آن فراتر از معنی تحت‌اللفظی واژه‌هاست. چنین اصطلاحاتی باعث می‌شوند زبان، زنده‌تر، تصویری‌تر و تأثیرگذارتر باشد. همین ویژگی باعث شده این عبارت در یادگیری زبان انگلیسی بسیار محبوب و پرکاربرد باشد.

در بعد فرهنگی، این اصطلاح نشان‌دهنده‌ی ارزش دقت، منطق و روشنی در بیان است. کسی که «hit the nail on the head» می‌کند، نه تنها درست فکر کرده، بلکه توانسته است اندیشه‌اش را به‌روشنی بیان کند. در حقیقت، این عبارت بیانگر ترکیبی از تیزهوشی، دقت و قدرت تحلیل است؛ ویژگی‌هایی که در هر فرهنگ و زبانی تحسین‌برانگیزند.

«hit the nail on the head» تنها یک اصطلاح نیست، بلکه تجسمی از توانایی انسان در درک و بیان حقیقت است. درست همان‌گونه که نجار با یک ضربه‌ی دقیق میخی را در جای خود محکم می‌کند، انسان نیز با کلام دقیق می‌تواند حقیقت را در ذهن شنونده جای دهد.

ارجاع به لغت hit the nail on the head

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hit the nail on the head» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hit-the-nail-on-the-head

لغات نزدیک hit the nail on the head

پیشنهاد بهبود معانی