آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۵ آبان ۱۴۰۴

    Hit The Nail On The Head

    معنی hit the nail on the head | جمله با hit the nail on the head

    idiom

    گل گفتی، زدی تو خال (حق مطلب را به درستی ادا کردن) ( وضعیت مشکلی را به‌صورت دقیق شرح دادن)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    You hit the nail on the head - Communication is key to our success.

    گل گفتی! ارتباط کلید موفقیت ماست.

    It's rare to find someone who can hit the nail on the head like he did during the debate.

    به‌ندرت می‌توان کسی را پیدا کرد که در هنگام مناظره بتواند مانند او حق مطلب را ادا کند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    When she explained the problem, she really hit the nail on the head with her analysis.

    هنگام توضیح مشکل، او با تحلیل‎‌هایش آن را به‌صورت دقیق تشریح کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد hit the nail on the head

    1. idiom to describe exactly what is causing a situation or problem; be exactly right, hit the target
      Synonyms:
      be accurate be exactly right be spot on be bang on say what is exactly right have it right guess right have it find the answer find the solution

    سوال‌های رایج hit the nail on the head

    معنی hit the nail on the head به فارسی چی می‌شه؟

    عبارت «hit the nail on the head» در زبان فارسی به‌صورت‌های گوناگونی ترجمه می‌شود؛ از جمله «زدی تو خال»، «گل گفتی»، «دقیق گفتی» یا «حق مطلب را به‌درستی ادا کردی».

    این اصطلاح از دنیای نجاری و کار با چکش سرچشمه گرفته است. در معنای تحت‌اللفظی، وقتی کسی «میخ را درست بر سرش می‌زند»، کار را با دقت و مهارت انجام داده و ضربه را در نقطه‌ی درست وارد کرده است. اما در معنای استعاری و کاربرد روزمره، این عبارت زمانی به کار می‌رود که فردی حرفی کاملاً درست بزند یا ماهیت یک مشکل را به‌دقت تشخیص دهد. برای مثال، اگر کسی در بحثی علت اصلی یک مشکل را بیان کند، می‌گویند: You really hit the nail on the head. یعنی «دقیق گفتی، کاملاً درست گفتی.»

    از نظر کاربردی، این اصطلاح در موقعیت‌های مختلفی مانند مکالمات کاری، مناظرات، یا حتی گفت‌وگوهای دوستانه استفاده می‌شود. در محیط‌های حرفه‌ای، ممکن است مدیری بگوید: Your analysis hit the nail on the head — «تحلیلت کاملاً دقیق بود.» در مکالمات روزمره نیز وقتی کسی خلاصه و درست صحبت می‌کند یا نکته‌ای هوشمندانه می‌گوید، از این عبارت برای تحسین او استفاده می‌شود.

    از دید زبانی، «hit the nail on the head» نمونه‌ای عالی از اصطلاحات تصویری (idioms) در انگلیسی است؛ یعنی عبارتی که معنای آن فراتر از معنی تحت‌اللفظی واژه‌هاست. چنین اصطلاحاتی باعث می‌شوند زبان، زنده‌تر، تصویری‌تر و تأثیرگذارتر باشد. همین ویژگی باعث شده این عبارت در یادگیری زبان انگلیسی بسیار محبوب و پرکاربرد باشد.

    در بعد فرهنگی، این اصطلاح نشان‌دهنده‌ی ارزش دقت، منطق و روشنی در بیان است. کسی که «hit the nail on the head» می‌کند، نه تنها درست فکر کرده، بلکه توانسته است اندیشه‌اش را به‌روشنی بیان کند. در حقیقت، این عبارت بیانگر ترکیبی از تیزهوشی، دقت و قدرت تحلیل است؛ ویژگی‌هایی که در هر فرهنگ و زبانی تحسین‌برانگیزند.

    «hit the nail on the head» تنها یک اصطلاح نیست، بلکه تجسمی از توانایی انسان در درک و بیان حقیقت است. درست همان‌گونه که نجار با یک ضربه‌ی دقیق میخی را در جای خود محکم می‌کند، انسان نیز با کلام دقیق می‌تواند حقیقت را در ذهن شنونده جای دهد.

    ارجاع به لغت hit the nail on the head

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «hit the nail on the head» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hit-the-nail-on-the-head

    لغات نزدیک hit the nail on the head

    • - hit the line
    • - hit the mark
    • - hit the nail on the head
    • - hit the pay dirt
    • - hit the road
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.