Holdfast

American: ˈholˌfæst British: ˈholˌfæst
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
بند، عقربک، چفت، میخ، گیر، گیره، قلاب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد holdfast

  1. noun Restraint that attaches to something or holds something in place
    Synonyms: fastener, fastening, fixing

ارجاع به لغت holdfast

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «holdfast» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/holdfast

لغات نزدیک holdfast

پیشنهاد بهبود معانی