امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hours

ˈaʊərz ˈaʊəz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun plural
ساعت کاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The company offers flexible hours for its employees.
- این شرکت ساعت کاری متغیری را برای کارمندان خود ارائه می‌دهد.
- Many workers prefer shorter hours for a better work-life balance.
- بسیاری از کارگران ساعت کاری کوتاه‌تری را برای تعادل بهتر بین کار و زندگی ترجیح می‌دهند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hours

  1. noun Distance measured by the time taken to cover it
    Synonyms:
    minutes terms moments

Idioms

  • after-hours

    بعد از ساعات کاری (معمول یا قانونی)

ارجاع به لغت hours

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hours» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hours

لغات نزدیک hours

پیشنهاد بهبود معانی