فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Humbly

ˈhʌm.bli ˈhʌm.bli

صفت تفضیلی:

more humbly

صفت عالی:

most humbly

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

با تواضع، با افتادگی، فروتنانه، از روی فروتنی، متواضعانه، خاضعانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

He humbly acknowledged the support of his friends.

او متواضعانه به حمایت دوستانش اقرار کرد.

He humbly admitted his mistakes during the meeting.

او در این دیدار با تواضع به اشتباهات خود اعتراف کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد humbly

  1. adverb meekly
    Synonyms:
    submissively apologetically simply poorly meanly obscurely ingloriously abjectly
    Antonyms:
    proudly boastfully haughtily

ارجاع به لغت humbly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «humbly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/humbly

لغات نزدیک humbly

پیشنهاد بهبود معانی