با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Hurling

ˈhɜrːlɪŋ ˈhɜːlɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    hurled
  • شکل سوم:

    hurled
  • سوم‌شخص مفرد:

    hurls

معنی

noun
(نوعی بازی ورزشی ایرلندی) هرلینگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hurling

  1. verb Throw forcefully
    Synonyms: throwing, firing, tossing, hurtling, slinging, heaving, flinging, pitching, launching, casting, sending, shying, propelling, shooting, dashing, chucking, darting
    Antonyms: catching, holding
  2. verb Make a thrusting forward movement
    Synonyms: thrusting, hurtling, lunging
  3. verb To throw with great force; fling.
    Synonyms: throwing

ارجاع به لغت hurling

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hurling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hurling

لغات نزدیک hurling

پیشنهاد بهبود معانی