جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

Indocility

معنی indocility

تعلیم‌ناپذیری، سرکشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد indocility

noun the quality or condition of being unruly

Synonyms:

unruliness wildness disorderliness unmanageability uncontrollability obstinacy obstinateness recalcitrance recalcitrancy fractiousness ungovernableness uncontrollableness nonobedience obstreperousness refractoriness untowardness intractability intractableness

ارجاع به لغت indocility

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «indocility» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/indocility

لغات نزدیک indocility

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!