Invalidism

American: ˈɪnvəlɪdɪzəm British: ˈɪnvəlɪdɪzəm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
معلولی، زمین گیری، ناخوشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد invalidism

  1. noun The state of being sick
    Synonyms: feebleness, infirmity, sickness

ارجاع به لغت invalidism

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «invalidism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/invalidism

لغات نزدیک invalidism

پیشنهاد بهبود معانی