فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Investment Company (or Trust)

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    (واسطه‌ای برای خرید و فروش سهام و سبد سهام و اوراق بهادار و اوراق قرضه و غیره) شرکت سرمایه‌گذاری
    • - a foreign investment company
    • - شرکت سرمایه‌گذاری خارجی
    • - Investment companies have been frightened off by fear of losing money.
    • - شرکت‌های سرمایه‌گذاری از ترس از دست دادنِ سرمایه به وحشت افتاده‌اند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد investment company (or trust)

  1. noun a type of financial institution
    Synonyms: closed-end investment company, holding company, investment firm, investment house, investment trust, trust

ارجاع به لغت investment company (or trust)

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «investment company (or trust)» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/investment-company-or-trust

لغات نزدیک investment company (or trust)

پیشنهاد بهبود معانی