آخرین به‌روزرسانی:

Ivy

ˈaɪvi ˈaɪvi

شکل جمع:

ivies

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable

گیاه‌شناسی پیچک، عَشَقِه، پاپیتال، لبلاب، هِدِرا

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

مشاهده

The ivy climbed up the old stone wall.

گیاه عَشَقِه از دیوار سنگی قدیمی بالا رفته بود.

She adorned her garden with beautiful ivy plants.

او باغ خود را با گیاهان پیچک زیبایی آراسته بود.

noun countable

(Ivy) دانشگاه آیوی‌لیگی (هریک از هشت دانشگاه معتبر و معروف ایالات متحده‌ی آمریکا که به‌دلیل کیفیت تحصیل، تحقیق و اعتبار بین‌المللی خود شناخته می‌شوند.)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

She dreamed of attending an Ivy.

او رؤیای حضور در دانشگاهی آیوی‌لیگی را در سر می‌پروراند.

An Ivy can significantly enhance a graduate's career prospects.

دانشگاه متعلق به آیوی‌لیگ می‌تواند چشم‌انداز شغلی فارغ‌التحصیلان را به‌طور قابل توجهی افزایش دهد.

adjective

علمی، آکادمیک، غیرعملی، نظری، تحصیلی، آموزشی

The ivy paper was published in a top-tier journal.

مقاله‌ی آکادمیک در نشریه‌ی علمی سطح بالایی منتشر شد.

The ivy conference had attracted scholars from around the world.

کنفرانس علمی دانش‌پژوهانی را از سراسر جهان جذب کرده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ivy

  1. noun Old World vine with lobed evergreen leaves and black berrylike fruits
    Synonyms:
    climber creeper common ivy english ivy hedera (Latin) Hedera helix

ارجاع به لغت ivy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ivy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ivy

لغات نزدیک ivy

پیشنهاد بهبود معانی