شکل نوشتاری دیگر این لغت: kimchee
غذا و آشپزی کیمچی (نوعی ترشی کرهای شامل کلمبرگ، فلفل، سیر و...)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی غذا و آشپزی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
My friend learned to make kimchi after visiting South Korea.
دوستم پساز سفر به کرهی جنوبی یاد گرفت که چگونه کیمچی درست کند.
Eating kimchi regularly is believed to improve digestion and boost immunity.
گفته میشود که خوردن منظم کیمچی باعث بهبود گوارش و تقویت سیستم ایمنی میشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «kimchi» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/kimchi