فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Law And Order

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun phrase uncountable C2

قانون و نظم عمومی، نظم و قانون، احترام به قانون و نظم اجتماعی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The mayor emphasized the importance of law and order in her speech.

شهردار در سخنان خود بر اهمیت قانون و نظم تأکید کرد.

The documentary explored the challenges of enforcing law and order in urban areas.

این مستند چالش‌های اجرای نظم و قانون در مناطق شهری را بررسی می‌کند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Citizens expect law and order to be upheld by local authorities.

شهروندان انتظار دارند که نظم و قانون توسط مقامات محلی رعایت شود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد law and order

  1. noun a situation characterized by respect for and obedience to the rules of a society

ارجاع به لغت law and order

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «law and order» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/law-and-order

لغات نزدیک law and order

پیشنهاد بهبود معانی