آخرین به‌روزرسانی:

Liberalize

ˈlɪbrəlaɪz ˈlɪbrəlaɪz

گذشته‌ی ساده:

liberalized

شکل سوم:

liberalized

سوم‌شخص مفرد:

liberalizes

وجه وصفی حال:

liberalizing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

روشنفکر کردن، سخاوتمند شدن، آزادی‌خواه کردن، آزادکردن، رفع ممانعت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

His travels somewhat liberalized him politically.

سفرهای او تا انداز‌ه‌ای او را از نظر سیاسی روشنفکرانه کرد.

He wants to liberalize immigration laws.

او می‌خواهد از سختی و شدت قوانین مهاجرت بکاهد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

studies to liberalize the mind

آموزش به منظور آزاد کردن اندیشه

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد liberalize

  1. verb to make different
    Synonyms:
    increase expand grow
  1. verb make liberal or more liberal, of laws and rules
    Synonyms:
    liberalise

لغات هم‌خانواده liberalize

  • verb - transitive
    liberalize

سوال‌های رایج liberalize

گذشته‌ی ساده liberalize چی میشه؟

گذشته‌ی ساده liberalize در زبان انگلیسی liberalized است.

شکل سوم liberalize چی میشه؟

شکل سوم liberalize در زبان انگلیسی liberalized است.

وجه وصفی حال liberalize چی میشه؟

وجه وصفی حال liberalize در زبان انگلیسی liberalizing است.

سوم‌شخص مفرد liberalize چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد liberalize در زبان انگلیسی liberalizes است.

ارجاع به لغت liberalize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «liberalize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/liberalize

لغات نزدیک liberalize

پیشنهاد بهبود معانی