آخرین به‌روزرسانی:

Logarithm

ˈlɒː- / / ˈlɑː- ˈlɒɡərɪðm

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun

(ریاضی) لگاریتم، انساب، پایه لگاریتم

noun

لگاریتم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

logarithm function

تابع لگاریتم

logarithmic differentiation

مشتق‌گیری لگاریتمی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد logarithm

  1. noun the exponent required to produce a given number
    Synonyms:
    log

ارجاع به لغت logarithm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «logarithm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/logarithm

لغات نزدیک logarithm

پیشنهاد بهبود معانی