شکل نوشتاری دیگر این لغت: long-headed
آیندهنگر، آیندهبین
The longheaded businessman invested in emerging technologies before they became mainstream, earning him substantial profits.
این بازرگان آیندهنگر پیش از اینکه فناوریهای نوظهور به جریان اصلی تبدیل شوند، روی آنها سرمایهگذاری کرد و سود قابل توجهی به دست آورد
The long-headed investor diversified his portfolio to minimize risk.
سرمایهگذار آیندهبین پرتفوی خود را متنوع کرد تا ریسک را به حداقل برساند.
درازسر، دارای سر دراز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The longheaded woman had a slender face and a high forehead.
زن درازسر صورت باریک و پیشانی بلندی داشت.
The long-headed individuals in the study were found to have a higher risk of certain health conditions.
در این پژوهش مشخص شد که افراد دارای سر دراز در معرض خطر بیشتری برای برخی بیماریهای خاص هستند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «longheaded» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/longheaded