امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Make A Bad Impression

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation
تاثیر بد گذاشتن، اثر بد به جا گذاشتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- He made a bad impression on his first day at work.
- او در اولین روز کاری خود تاثیر بدی گذاشت.
- I was worried I'd make a bad impression on her parents.
- نگران بودم که روی والدینش تاثیر بدی بگذارم.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت make a bad impression

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «make a bad impression» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/make-a-bad-impression

لغات نزدیک make a bad impression

پیشنهاد بهبود معانی