شکل جمع:
marionettesعروسک نخی (پیکرهای معمولاً چوبی در مقیاس کوچک به شکل انسان یا حیوان با اندامهای مفصلی که بهوسیلهی نخهای متصل به آن به حرکت درمیآید)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Children were mesmerized by the movements of the marionette.
بچهها تحتتأثیر حرکات عروسک نخی قرار گرفتند.
Hemn, the puppet master, expertly maneuvered the marionette.
هیمن، عروسکگردان، عروسک نخی را استادانه حرکت داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «marionette» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/marionette