املای رایجتر این لغت ménage است.
خانواده، اهلوعیال، اهلبیت
The ménage consisted of a married couple and their two children.
این خانواده متشکل از یک زوج و دو فرزندشان بود.
His menage consisted of his wife and two concubines.
اهلوعیال او مرکب از یک همسر و دو زن صیغهای بود.
خانهداری، مدیریت خانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The ménage at the house was very well-run.
مدیریت خانه در این خانه بسیار خوب انجام میشد.
The menage of her house was impeccable.
خانهداری خانهی او بی عیبونقص بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «menage» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/menage