گذشتهی ساده:
midwifedشکل سوم:
midwifedسومشخص مفرد:
midwifesوجه وصفی حال:
midwifingشکل جمع:
midwivesماما، قابله
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کاربردی پیشرفته
The midwife stayed by the mother’s side throughout the entire labor.
ماما در تمام مدت زایمان در کنار مادر ماند.
In old villages, births were often assisted by an experienced midwife.
در روستاهای قدیمی، زایمانها معمولاً با کمک قابلهای باتجربه انجام میشد.
Engels has called war "the midwife of social change."
انگلز جنگ را «مامای دگرگونیهای اجتماعی» خواندهاست.
سبب شدن، زمینهساز شدن، یاری رساندن، تسهیل کردن، نقش داشتن (در پیدایش چیزی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She midwifed the project from concept to completion.
او از آغاز تا پایان، در بهثمر رسیدن پروژه نقش داشت.
His bold ideas midwifed major changes in the company’s culture.
ایدههای جسورانهاش، زمینهساز دگرگونیهای بزرگی در فرهنگ شرکت شدند.
گذشتهی ساده midwife در زبان انگلیسی midwifed است.
شکل سوم midwife در زبان انگلیسی midwifed است.
شکل جمع midwife در زبان انگلیسی midwives است.
وجه وصفی حال midwife در زبان انگلیسی midwifing است.
سومشخص مفرد midwife در زبان انگلیسی midwifes است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «midwife» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/midwife