۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Midwife

ˈmɪdwaɪf ˈmɪdwaɪf

گذشته‌ی ساده:

midwifed

شکل سوم:

midwifed

سوم‌شخص مفرد:

midwifes

وجه وصفی حال:

midwifing

شکل جمع:

midwives

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

ماما، قابله

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

In the villages they still use midwives.

در دهات هنوز از ماما استفاده می‌کنند.

Engels has called war "the midwife of social change."

انگلز جنگ را «مامای دگرگونی‌های اجتماعی» خوانده‌است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد midwife

  1. noun a woman skilled in aiding the delivery of babies
    Synonyms:
    assistant attendant practitioner obstetrician accoucheuse one who delivers sage-femme (French) obstetrician (female) therapeutist chiropractor bonesetter osteopath homeopathist

سوال‌های رایج midwife

گذشته‌ی ساده midwife چی میشه؟

گذشته‌ی ساده midwife در زبان انگلیسی midwifed است.

شکل سوم midwife چی میشه؟

شکل سوم midwife در زبان انگلیسی midwifed است.

شکل جمع midwife چی میشه؟

شکل جمع midwife در زبان انگلیسی midwives است.

وجه وصفی حال midwife چی میشه؟

وجه وصفی حال midwife در زبان انگلیسی midwifing است.

سوم‌شخص مفرد midwife چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد midwife در زبان انگلیسی midwifes است.

ارجاع به لغت midwife

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «midwife» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/midwife

لغات نزدیک midwife

پیشنهاد بهبود معانی