صفت تفضیلی:
more neatlyصفت عالی:
most neatlyبه طور مرتب، خیلی پاکیزه، بسیار تمیز
His clothes are all neatly folded in their drawers.
لباسهایش مرتب در کشو قرار دارند.
neatly folded clothes
لباسهای تاشدهی مرتب
به دقت، دقیقاٌ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The announcement was neatly timed to coincide with the release of their new album.
اطلاعیه به دقت تنظیم شده بود تا همزمان با پخش آلبومشان پخش شود.
He wrote his name neatly at the bottom of the page.
او اسمش را دقیقاٌ پایین برگه نوشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «neatly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/neatly