شکل نوشتاری دیگر این لغت: nonverbal
غیرکلامی، غیرزبانی، غیرگفتاری، غیرلفظی، غیرشفاهی
The therapist focused on non-verbal communication techniques.
درمانگر بر روی تکنیکهای ارتباط غیرکلامی تمرکز کرد.
She communicated through non-verbal gestures during the meeting.
او در طول جلسه با حرکات غیرگفتاری ارتباط برقرار کرد.
لال، ناگویا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The non-verbal child communicated through gestures and expressions.
کودک لال ازطریق حرکات و عبارات ارتباط برقرار میکرد.
The non-verbal patient needed alternative methods of communication.
بیمار لال به روشهای ارتباطی جایگزین نیاز داشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «non-verbal» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/non-verbal