امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Non-verbal

ˌnɑːnˈvɜːrbl ˌnɒnˈvɜːbl
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: nonverbal

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
غیرکلامی، غیرزبانی، غیرگفتاری، غیرلفظی، غیرشفاهی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The therapist focused on non-verbal communication techniques.
- درمانگر بر روی تکنیک‌های ارتباط غیرکلامی تمرکز کرد.
- She communicated through non-verbal gestures during the meeting.
- او در طول جلسه با حرکات غیرگفتاری ارتباط برقرار کرد.
adjective
لال، ناگویا
- The non-verbal child communicated through gestures and expressions.
- کودک لال ازطریق حرکات و عبارات ارتباط برقرار می‌کرد.
- The non-verbal patient needed alternative methods of communication.
- بیمار لال به روش‌های ارتباطی جایگزین نیاز داشت.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت non-verbal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «non-verbal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/non-verbal

لغات نزدیک non-verbal

پیشنهاد بهبود معانی