با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Nonproductive

American: ˌnɑːnprəˈdəktɪv British: ˌnɑːnprəˈdəktɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
نافرآور، غیرمولد، غیرتولیدی
- a nonproductive plan
- طرح بی‌بازده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nonproductive

  1. adjective
    Synonyms: profitless, unproductive, unprofitable, not producing, ineffectual, ineffective, vain, futile, worthless

ارجاع به لغت nonproductive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nonproductive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nonproductive

لغات نزدیک nonproductive

پیشنهاد بهبود معانی