در طول فرایند زایمان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She felt relieved when the doctor explained the procedure obstetrically.
وقتی دکتر این روش را در طول فرایند زایمان توضیح داد، احساس آرامش کرد.
The team worked obstetrically to ensure a safe delivery for the mother and baby.
تیم مامایی در طول فرایند زایمان برای اطمینان از زایمان ایمن برای مادر و نوزاد تلاش کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «obstetrically» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/obstetrically