ترک الکل، عدم مصرف مشروبات الکلی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Being on the wagon has helped me save money and feel healthier.
در ترک الکل بودن به من کمک کرد تا در پول خود صرفهجویی کنم و احساس سلامتی بیشتری داشته باشم.
I'm proud of my friend for staying on the wagon despite peer pressure to drink.
به دوستم افتخار میکنم که علیرغم در تنگنا گذاشتن دوستانم برای نوشیدن مشروب، باز هم در ترک الکل ماند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «on the wagon» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/on-the-wagon