(آمریکا - عامیانه) اتومبیل گشتی پلیس، ماشین پلیس، خودروی پلیس برای حمل زندانیان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The police threw the demonstrators into the paddy wagon.
پلیس تظاهرکنندگان را به داخل ماشین پلیس انداخت.
The police tracked him down and forced him into a paddy wagon.
پلیس رد او را گرفت و او را به زور داخل ماشین پلیسی انداخت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «paddy wagon» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/paddy-wagon