امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Paddy Wagon

ˈpædiˈwæɡən ˈpædiˈwæɡən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
(آمریکا - عامیانه) اتومبیل گشتی پلیس، ماشین پلیس، خودروی پلیس برای حمل زندانیان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The police threw the demonstrators into the paddy wagon.
- پلیس تظاهرکنندگان را به داخل ماشین پلیس انداخت.
- The police tracked him down and forced him into a paddy wagon.
- پلیس رد او را گرفت و او را به زور داخل ماشین پلیسی انداخت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد paddy wagon

  1. noun police car
    Synonyms:
    Black Maria cruiser panda car patrol car patrol wagon police van police wagon prowl car squad car wagon

ارجاع به لغت paddy wagon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «paddy wagon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/paddy-wagon

لغات نزدیک paddy wagon

پیشنهاد بهبود معانی