امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Payslip

ˈpeɪslɪp ˈpeɪslɪp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    payslips

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
فیش حقوقی (برگه‌ای که جزئیات پرداخت حقوق، مزایا و کسورات کارمندان را در دوره‌ی زمانی خاصی نمایش می‌دهد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The new employee was excited to receive her first payslip.
- کارمند جدید از دریافت اولین فیش حقوقی خود هیجان‌زده بود.
- The accountant emailed the monthly payslip to all employees.
- حسابدار فیش حقوقی ماهانه را برای همه‌ی کارمندان از طریق ایمیل ارسال کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد payslip

  1. noun a document provided by an employer to an employee that outlines the details of their earnings for a specific pay period

ارجاع به لغت payslip

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «payslip» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/payslip

لغات نزدیک payslip

پیشنهاد بهبود معانی