با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Pick Up The Slack

آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از take up the slack نیز استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom
جور کسی را کشیدن، نقص کار کسی را پوشش دادن، (در غیاب کسی) مسئولیت امور را عهده‌دار شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- When Nasim left the team, I had to pick up the slack.
- زمانی که نسیم تیم را ترک کرد، من مجبور شدم که جور او را بکشم.
- With Mardin out sick, I volunteered to pick up the slack in his absence.
- هنگام بیماری و عدم حضور ماردین، من داوطلب شدم تا در غیاب او مسئولیت امور را به عهده بگیرم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pick up the slack

  1. phrasal verb to improve a situation by doing something that someone else has not done or not completed

ارجاع به لغت pick up the slack

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pick up the slack» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pick-up-the-slack

لغات نزدیک pick up the slack

پیشنهاد بهبود معانی