فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Pick Up The Slack

توضیحات:

همچنین می‌توان از take up the slack نیز استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom

جور کسی را کشیدن، نقص کار کسی را پوشش دادن، (در غیاب کسی) مسئولیت امور را عهده‌دار شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

When Nasim left the team, I had to pick up the slack.

زمانی که نسیم تیم را ترک کرد، من مجبور شدم که جور او را بکشم.

With Mardin out sick, I volunteered to pick up the slack in his absence.

هنگام بیماری و عدم حضور ماردین، من داوطلب شدم تا در غیاب او مسئولیت امور را به عهده بگیرم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pick up the slack

  1. phrasal verb to improve a situation by doing something that someone else has not done or not completed

ارجاع به لغت pick up the slack

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pick up the slack» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pick-up-the-slack

لغات نزدیک pick up the slack

پیشنهاد بهبود معانی