آخرین به‌روزرسانی:

Poker-faced

ˈpoʊkərˌfeɪst ˈpəʊkəˌfeɪst

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

دارای چهره‌ی بی‌حالت

The poker-faced student sat impassively.

دانش‌آموز دارای چهره‌ی بی‌حالت با بی‌حوصلگی نشسته بود.

The poker-faced man watched intently.

مرد دارای چهره‌ی بی‌حالت با دقت تماشا می‌کرد.

adverb

با چهره‌ی بی‌حالت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

I stared at him poker-faced.

با چهره‌ی بی‌حالت به او خیره شدم.

She went out poker-faced.

با چهره‌ی بی‌حالت رفت بیرون.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد poker-faced

  1. adjective deliberately impassive in manner
    Synonyms:
    expressionless impassive neutral serious sober unexpressive stolid deadpan somber

لغات هم‌خانواده poker-faced

  • adjective
    poker-faced
  • adverb
    poker-faced

ارجاع به لغت poker-faced

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «poker-faced» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/poker-faced

لغات نزدیک poker-faced

پیشنهاد بهبود معانی