با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Pop Off

ˈpɑp ɔf ˈpɒp ɒf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb verb - intransitive informal
انگلیسی بریتانیایی مردن، غزل خداحافظی را خواندن (به‌طور ناگهانی)
- I couldn't believe it when I heard that he popped off last night.
- باورم نشد وقتی شنیدم دیشب مرد.
- The old man lived a long life, but he finally popped off in his sleep.
- پیرمرد عمر طولانی داشت اما بالاخره در خواب غزل خداحافظی را خواند.
phrasal verb verb - intransitive
انگلیسی بریتانیایی فلنگ را بستن، جیم شدن (به‌طور ناگهانی)
- The party was getting boring, so I decided to pop off.
- مهمونی داشت کسل‌کننده می‌شد، تصمیم گرفتم فلنگ رو ببندم.
- As soon as the meeting finished, the boss popped off without saying a word to anyone.
- به محض اینکه جلسه تموم شد، رئیس بدون اینکه حرفی به کسی بزنه، جیم شد.
phrasal verb verb - intransitive
انگلیسی آمریکایی با عصبانیت حرف زدن (و نسنجیده)
- My boss tends to pop off at me whenever I make a mistake.
- رئیس من تمایل دارد هر زمان که من اشتباه می‌کنم، با عصبانیت با من حرف بزند.
- The angry customer began to pop off at the cashier.
- مشتری عصبانی با عصبانیت با صندوقدار حرف شد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت pop off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pop off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pop-off

لغات نزدیک pop off

پیشنهاد بهبود معانی