Prairie

ˈpreri ˈpreəri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
چمن، چمنزار، مرغزار، فلات چمنزار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prairie

  1. noun grassland
    Synonyms: grassy field, meadow, pasturage, pasture, plain, savanna, steppe, veldt

ارجاع به لغت prairie

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prairie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prairie

لغات نزدیک prairie

پیشنهاد بهبود معانی