Presentment

American: priˈzentmənt British: priˈzentmənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
نمایش، ارائه، شرح، بیان، حضور، طرز نمایش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد presentment

  1. noun A show or display; the act of presenting something to sight or view
    Synonyms: presentation, demonstration
  2. noun An accusation of crime made by a grand jury on its own initiative
    Synonyms: notification

ارجاع به لغت presentment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «presentment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/presentment

لغات نزدیک presentment

پیشنهاد بهبود معانی