همچنین میتوان از propers بهجای props استفاده کرد.
انگلیسی آمریکایی ارادت، احترام، تحسین، نکوداشت، قدردانی، درود، بزرگداشت، تجلیل
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Much props for standing up for what you believe in.
باریکلا که پای اعتقاداتت وایستادی.
Gotta give him props — he did an awesome job.
باید بهش ایول گفت، کارش واقعاً عالی بود.
He deserves props for completing the project ahead of schedule.
او برای تکمیل زودتر از موعد پروژه، شایستهی نکوداشت است.
She earned props for standing up to her boss and speaking her mind.
او بهخاطر ایستادن در مقابل رئیسش و بیان نظرش، مورد تحسین قرار گرفت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «props» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/props