با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Props

prɑps prɒps
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun phrase plural
انگلیسی آمریکایی عامیانه احترام، حرمت نهادن، نکوداشت، توجه، بزرگ داشتن، ارج نهادن، آزَرم
- He deserves props for completing the project ahead of schedule.
- او برای تکمیل پروژه زودتر از موعد مقرر، شایسته‌ی نکوداشت است.
- She earned props for standing up to her boss and speaking her mind.
- او به‌خاطر ایستادن در مقابل رئیسش و بیان نظرش، احترام به دست آورد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت props

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «props» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/props

لغات نزدیک props

پیشنهاد بهبود معانی