با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Protege

ˈprɑːt̬əʒeɪ ˈprɒtəʒeɪ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    protegés

معنی و نمونه‌جمله

noun
تحت‌الحمایه، حمایت‌شده، شاگرد، نوچه
- He is a protege of the prime minister.
- او دست‌نشانده نخست‌وزیر است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد protege

  1. noun dependent, pupil
    Synonyms: apprentice, charge, discovery, star student, student, ward

ارجاع به لغت protege

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «protege» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/protege

لغات نزدیک protege

پیشنهاد بهبود معانی