فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Quo

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

قدیمی گفت، گفتم

He quoed, "I am not feeling well today."

او گفت: «امروز حالم خوب نیست.»

I quo, "I'll take care of him myself."

من گفتم: «من خودم از او مراقبت خواهم کرد.»

noun countable

لاتین تعویض، عوض، مابه‌ازا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

I traded my old laptop as a quo for the new model.

لپ‌تاپ قدیمی‌ام را با مدل جدید عوض کردم.

He received a generous quo for his hard work and dedication.

او به خاطر سخت‌کوشی و فداکاری‌اش مابه‌ازا دریافت کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت quo

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «quo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/quo

لغات نزدیک quo

پیشنهاد بهبود معانی