فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Raciness

ˈreɪsinəs ˈreɪsɪnəs

معنی‌ها

noun

پرشوری، هیجان، شور

noun

پر‌آب‌و‌تابی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
noun

زنندگی (رجوع شود به: racy)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد raciness

  1. noun sharpness
    Synonyms:
    bite pungency piquancy tang
  1. noun vigor
    Synonyms:
    vitality spirit liveliness
  1. noun indecency
    Synonyms:
    indelicacy suggestiveness spiciness gaminess ribaldry

ارجاع به لغت raciness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «raciness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/raciness

لغات نزدیک raciness

پیشنهاد بهبود معانی