آخرین به‌روزرسانی:

Regularize

ˈreɡjələraɪz ˈreɡjələraɪz

گذشته‌ی ساده:

regularized

شکل سوم:

regularized

سوم‌شخص مفرد:

regularizes

وجه وصفی حال:

regularizing

معنی

verb - transitive

منظم کردن، تنظیم کردن، نظم دادن، مرتب کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد regularize

  1. verb make regular or more regular
    Synonyms:
    regulate order govern regularise

لغات هم‌خانواده regularize

  • verb - transitive
    regularize

ارجاع به لغت regularize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «regularize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/regularize

لغات نزدیک regularize

پیشنهاد بهبود معانی