فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Reliably
rɪˈlaɪəbli
rɪˈlaɪəbli
صفت تفضیلی:
more reliablyصفت عالی:
most reliablyمعنی و نمونه‌جمله‌ها
adverb
(به گونه‌ای که بتوان به آن اعتماد یا استناد کرد) به‌طور قابل‌اعتماد، به‌طور قابل‌اطمینان، به‌طور موثق، به‌طور قابل‌اتکا، با اطمینان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The test can quickly and reliably detect antibodies.
این آزمایش می‌تواند به‌سرعت و به‌طور قابل‌اطمینان آنتی‌بادی‌ها را تشخیص دهد.
His illness had never been reliably diagnosed.
بیماری‌اش هرگز با اطمینان و به‌طور موثق تشخیص داده نشده بود.
مترادف و متضاد reliably
-
adverb in a faithful mannerSynonyms:faithfully dependablyAntonyms:unfaithfully unreliably undependably
-
adjectiveSynonyms:certainly assuredly presumably
لغات هم‌خانواده reliably
-
nounreliability, reliance
-
verb - intransitiverely
-
adverbreliably
ارجاع به لغت reliably
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «reliably» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reliably
لغات نزدیک reliably
- - reliable public transport
- - reliable source
- - reliably
- - reliance
- - reliant