با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Reliant

rɪˈlaɪənt rɪˈlaɪənt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more reliant
  • صفت عالی:

    most reliant

معنی و نمونه‌جمله

  • adjective C2
    موثق، متکی
    • - reliant on sleeping pills
    • - متکی به قرص خواب
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد reliant

  1. adjective Determined or to be determined by someone or something else
    Synonyms: conditional, dependent, conditioned, contingent, relative, subject

لغات هم‌خانواده reliant

ارجاع به لغت reliant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reliant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reliant

لغات نزدیک reliant

پیشنهاد بهبود معانی