آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Salivation

sælɪˈveɪʃn sælɪˈveɪʃn

معنی salivation | جمله با salivation

noun uncountable

ترشح بزاق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Salivation is a natural response to the presence of food in the mouth.

ترشح بزاق واکنشی طبیعی به وجود غذا در دهان است.

The sight of the delicious meal caused salivation in the hungry children.

دیدن غذای لذیذ باعث ترشح بزاق در بچه‌های گرسنه شد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد salivation

  1. noun saliva running from the mouth

ارجاع به لغت salivation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «salivation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/salivation

لغات نزدیک salivation

پیشنهاد بهبود معانی