بهآرامی، با آرامش، با متانت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She sipped her tea sedately.
چایش را بهآرامی نوشید.
The elderly couple strolled sedately through the park, hand in hand.
زوج میانسال دست در دست هم با آرامش در پارک قدم زدند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sedately» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sedately