فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Sedation

sɪˈdeɪʃn sɪˈdeɪʃn

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

پزشکی بیهوشی ملایم، آرام‌بخشی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The patient underwent sedation before the surgery to ease anxiety.

بیمار پیش از جراحی برای کاهش اضطراب تحت بیهوشی ملایم قرار گرفت.

Sedation is commonly used in dentistry.

از آرام‌بخشی معمولاً در دندان‌پزشکی استفاده می‌شود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sedation

  1. noun the administration of a sedative agent or drug
    Synonyms:
    drugging

ارجاع به لغت sedation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sedation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sedation

لغات نزدیک sedation

پیشنهاد بهبود معانی