فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Sign Language

ˈsaɪnˈlæŋɡwədʒ saɪnˈlæŋɡwɪdʒ

توضیحات:

همچنین در معنای اول می‌توان از sign به‌جای sign language استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable

زبان‌شناسی زبان اشاره، زبان نشانه (استفاده از الگوهای دیداری معنادار به‌جای الگوهای صوتی)

She learned sign language to communicate with her deaf friend.

او زبان اشاره را یاد گرفت تا با دوست ناشنوای خود ارتباط برقرار کند.

His fluency in sign language impressed everyone at the event.

تسلط او به زبان اشاره همه را در این مراسم تحت‌تأثیر قرار داد.

noun countable uncountable

زبان ایماواشاره (برای انتقال معنا به غیرهم‌زبان)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Sign language is an essential skill for many.

زبان ایماواشاره برای خیلی‌ها مهارتی ضروری است.

She communicates fluently in sign language.

او به زبان ایماواشاره‌ی روانی صحبت می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sign language

  1. noun nonverbal communication
    Synonyms:
    signing gesture language ASL American Sign Language fingerspelling manual alphabet signing alphabet finger alphabet dactylology chironomy deaf-and-dumb alphabet

ارجاع به لغت sign language

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sign language» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sign-language

لغات نزدیک sign language

پیشنهاد بهبود معانی