دستوپاچلفتی، نادان، سادهلوح، خنگ، بیعقل (معمولاً بچه)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Stop making faces, you silly billy, and eat your food.
دیگه شکلک درنیار، بچهی خنگ، غذایت را بخور.
You forgot your lunch again, you silly billy.
باز هم غذایت را فراموش کردی، بچهی نادان.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «silly billy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/silly-billy