فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Simp

sɪmp sɪmp

گذشته‌ی ساده:

simped

شکل سوم:

simped

سوم‌شخص مفرد:

simps

وجه وصفی حال:

simping

شکل جمع:

simps

توضیحات:

simp مخفف لغت simpleton است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

abbreviation noun countable informal

انگلیسی آمریکایی (آدم) ساده‌لوح، احمق، کودن، هالو

sometimes I think he’s just a simp.

گاهی اوقات فکر می‌کنم که او آدم احمقی است.

Though he's a simp, his loyalty to his friends is unwavering.

اگرچه او ساده است، اما وفاداری‌اش به دوستانش سستی‌ناپذیر است.

noun countable informal

انگلیسی آمریکایی (آدم) شیفته، کشته‌ومرده، عاشق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

He realized being a simp wasn't the way to win her heart after all.

او متوجه شد که شیفته بودن راهی برای به دست آوردن قلب او نیست.

Everyone knows he’s a simp; he changes his plans just to please her.

همه می‌دانند که عاشق است؛ او برنامه‌های خود را تغییر می‌دهد تا او را راضی کند.

noun countable informal

انگلیسی آمریکایی هوادار

He's such a simp for that popular singer.

او هوادار آن خواننده‌ی محبوب است.

The simp brought flowers to the celebrity's book signing event.

هوادار به جشن امضای کتاب افراد مشهور گل آورد.

verb - intransitive informal

انگلیسی آمریکایی کشته‌ومرده‌ی کسی بودن، شیفته‌ی کسی بودن

He always simps for her, hoping to win her affection.

همیشه کشته‌ومرده‌ی او است؛ به این امید که محبت او را جلب کند.

He tends to simp for anyone who shows him kindness.

او تمایل دارد که شیفته‌ی هر کسی که به او مهربانی نشان می‌دهد شود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت simp

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «simp» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/simp

لغات نزدیک simp

پیشنهاد بهبود معانی