با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Simp

sɪmp sɪmp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    simped
  • شکل سوم:

    simped
  • سوم شخص مفرد:

    simps
  • وجه وصفی حال:

    simping
  • شکل جمع:

    simps

توضیحات

simp مخفف لغت simpleton است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

abbreviation noun countable informal
انگلیسی آمریکایی (آدم) ساده‌لوح، احمق، کودن، هالو
- sometimes I think he’s just a simp.
- گاهی اوقات فکر می‌کنم که او آدم احمقی است.
- Though he's a simp, his loyalty to his friends is unwavering.
- اگرچه او ساده است، اما وفاداری‌اش به دوستانش سستی‌ناپذیر است.
noun countable informal
انگلیسی آمریکایی (آدم) شیفته، کشته‌ومرده، عاشق
- He realized being a simp wasn't the way to win her heart after all.
- او متوجه شد که شیفته بودن راهی برای به دست آوردن قلب او نیست.
- Everyone knows he’s a simp; he changes his plans just to please her.
- همه می‌دانند که عاشق است؛ او برنامه‌های خود را تغییر می‌دهد تا او را راضی کند.
noun countable informal
انگلیسی آمریکایی هوادار
- He's such a simp for that popular singer.
- او هوادار آن خواننده‌ی محبوب است.
- The simp brought flowers to the celebrity's book signing event.
- هوادار به جشن امضای کتاب افراد مشهور گل آورد.
verb - intransitive informal
انگلیسی آمریکایی کشته‌ومرده‌ی کسی بودن، شیفته‌ی کسی بودن
- He always simps for her, hoping to win her affection.
- همیشه کشته‌ومرده‌ی او است؛ به این امید که محبت او را جلب کند.
- He tends to simp for anyone who shows him kindness.
- او تمایل دارد که شیفته‌ی هر کسی که به او مهربانی نشان می‌دهد شود.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت simp

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «simp» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/simp

لغات نزدیک simp

پیشنهاد بهبود معانی