گذشتهی ساده:
slipped outشکل سوم:
slipped outسومشخص مفرد:
slips outوجه وصفی حال:
slipping out(ناخواسته) حرف از دهان کسی در رفتن، برملا کردن
I didn't mean to slip out the secret about her surprise party.
قصد نداشتم راز مهمانی غافلگیرکنندهی او را برملا کنم.
As he laughed, a few words managed to slip out unintentionally.
همانطور که او می خندید، چند کلمه ناخواسته از دهانش در رفت.
یواشکی از جایی بیرون رفتن، یواشکی خارج شدن، بیسروصدا از جایی خارج شدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I saw him slip out of the meeting early without saying goodbye.
دیدم بدون خداحافظی زود از جلسه بیرون رفت.
The cat managed to slip out of the room before I could close the door.
گربه قبلاز اینکه در را ببندم موفق شد یواشکی از اتاق بیرون برود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «slip out» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/slip-out