Snifter

ˈsnɪftər ˈsnɪftə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
خرخر، خرناس، طوفان شدید، وزش سخت، خرخر کردن، زکام داشتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد snifter

  1. noun A globular glass with a small top; used for serving brandy
    Synonyms: dram, drink, brandy snifter, goblet, shot, snort, brandy glass

ارجاع به لغت snifter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «snifter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/snifter

لغات نزدیک snifter

پیشنهاد بهبود معانی