فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Solenoid

ˈsɒlənɔɪd ˈsɒlənɔɪd

شکل جمع:

solenoids

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

برق سیم‌لوله، سولنوئید (سیم‌پیچی به شکل استوانه که از آن برای مدیریت تغییر ناگهانی جریان در مدارها استفاده می‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The engineer inspected the solenoid.

مهندس سیم‌لوله را بررسی کرد.

I need to replace the faulty solenoid in my car's ignition system.

باید سولنوئید معیوب در سیستم احتراق ماشینم را تعویض کنم.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت solenoid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «solenoid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/solenoid

لغات نزدیک solenoid

پیشنهاد بهبود معانی