با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Solenoid

ˈsɒlənɔɪd ˈsɒlənɔɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    solenoids

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
برق سیم‌لوله، سولنوئید (سیم‌پیچی به شکل استوانه که از آن برای مدیریت تغییر ناگهانی جریان در مدارها استفاده می‌شود)
- The engineer inspected the solenoid.
- مهندس سیم‌لوله را بررسی کرد.
- I need to replace the faulty solenoid in my car's ignition system.
- باید سولنوئید معیوب در سیستم احتراق ماشینم را تعویض کنم.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت solenoid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «solenoid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/solenoid

لغات نزدیک solenoid

پیشنهاد بهبود معانی