با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Spaghettilike

spəˈɡɛtiˌlaɪk spəˈɡɛtiˌlaɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
شبیه به اسپاگتی، رشته‌ای
- Her hair had a spaghettilike texture.
- موهایش ترکیب اسپاگتی‌مانندی داشت.
- The artist painted a spaghettilike structure that twisted and turned across the canvas.
- این هنرمند ساختاری رشته‌ای را نقاشی کرد که روی بوم می‌پیچید و می‌چرخید.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت spaghettilike

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spaghettilike» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spaghettilike

لغات نزدیک spaghettilike

پیشنهاد بهبود معانی