امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Spick

spɪk spɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
نونو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد spick

  1. adjective Completely neat and clean
    Synonyms: immaculate, speckless, spick-and-span, spic-and-span, spotless

ارجاع به لغت spick

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spick» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spick

لغات نزدیک spick

پیشنهاد بهبود معانی