گذشتهی ساده:
stencilledشکل سوم:
stencilledسومشخص مفرد:
stencilsوجه وصفی حال:
stencillingشکل جمع:
stencilsهنر شابلون، استنسیل (ورقهای پلاستیکی یا چوبی یا فلزی یا کاغذی که تصویر یا متن یا الگویی دارد و پس از پاشیدن رنگ روی آن الگوی مورد نظر نمایان میشود)
I used a stencil to paint a beautiful design on my bedroom wall.
از شابلون برای کشیدن طرحی زیبا روی دیوار اتاق خوابم استفاده کردم.
The stencil allowed me to create perfectly shaped letters on my art project.
این استنسیل از یک ورق پلاستیکی نازک ساخته شده بود.
هنر طرح، نقش (با استفاده از شابلون)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She did a stencil of a cat.
طرح گربه را کشید.
I did a stencil of a dog my daughter's bedroom wall.
نقش یک سگ را روی دیوار اتاق خواب دخترم کشیدم.
هنر با شابلون کشیدن (طرح و غیره)، با شابلون نوشتن (اسم)
She stenciled a beautiful design onto the wall.
طرح زیبایی را با شابلون روی دیوار کشید.
They stenciled the numbers onto the boxes.
اعداد را روی جعبهها با شابلون نوشتند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «stencil» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stencil