فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Stencil

ˈstensl ˈstensl

گذشته‌ی ساده:

stencilled

شکل سوم:

stencilled

سوم‌شخص مفرد:

stencils

وجه وصفی حال:

stencilling

شکل جمع:

stencils

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

هنر شابلون، استنسیل (ورقه‌ای پلاستیکی یا چوبی یا فلزی یا کاغذی که تصویر یا متن یا الگویی دارد و پس از پاشیدن رنگ روی آن الگوی مورد نظر نمایان می‌شود)

I used a stencil to paint a beautiful design on my bedroom wall.

از شابلون برای کشیدن طرحی زیبا روی دیوار اتاق خوابم استفاده کردم.

The stencil allowed me to create perfectly shaped letters on my art project.

این استنسیل از یک ورق پلاستیکی نازک ساخته شده بود.

noun countable

هنر طرح، نقش (با استفاده از شابلون)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

She did a stencil of a cat.

طرح گربه را کشید.

I did a stencil of a dog my daughter's bedroom wall.

نقش یک سگ را روی دیوار اتاق خواب دخترم کشیدم.

verb - transitive

هنر با شابلون کشیدن (طرح و غیره)، با شابلون نوشتن (اسم)

She stenciled a beautiful design onto the wall.

طرح زیبایی را با شابلون روی دیوار کشید.

They stenciled the numbers onto the boxes.

اعداد را روی جعبه‌ها با شابلون نوشتند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت stencil

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stencil» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stencil

لغات نزدیک stencil

پیشنهاد بهبود معانی